امیرعباس نی نی تا تولد یکسالگی
24 ماهگی
یه شب تو ماه رمضان رفتیم پارک اب و اتش البته نه خبری از اب بود نه خبری از اتش فقط روی پل گشتی زدیم و برگشتیم .... ...
نویسنده :
مامان سیدامیرعباس چشم تیله ای
16:49
پایان 24 ماهگی
سلام این ماه اصلا چیزی ننوشتم راستش نه زیاد از امیرعباس عکس گرفتیم نه اتفاقات خاصی افتاده... کلمات جدید امیرعباس دو هفته ای هست که بابا رو کاملا ادا میکنه یعنی وقتی صبح بیدار میشه سراغ باباش رو میگیره عکسش رو میبینه میگه بابا و وقتی صدای در میاد هم میگه بابا اما جالبه توی خونه هردوی مارو ... ادی ... صدا میکنه یعنی تقریبا همه رو ادی صدا میکنه. کلمه جوجو و نی نی رو کاملا میگه... به هندونه میگه ....نننننننننه .... یعنی کلی کلمه نه رو میکشه اب رو که خیلی وقته میگه... یا علی رو میگه ..... یاییییییییی....... حسابی خرابکار و شیطون شده تقریبا دیگه به زور میشه تو خونه نگهش داشت.. دوباره بد غذ...
نویسنده :
مامان سیدامیرعباس چشم تیله ای
16:48
خانوادگی
سفر قم - کاشان
فکر میکنم همه ی ما در کودکی یه عکس اینجوری داریم...
یه عکس داغون از امیرعباس بیشتر شبیه بچگی های مامان و باباش افتاده ...
نویسنده :
مامان سیدامیرعباس چشم تیله ای
16:45
پایان 23 ماهگی دو روز مونده به اغاز 24 ماهگی-1
پایان 23 ماهگی دو روز مونده به اغاز 24 ماهگی
سلام... امروز امیرعباس سراغ باباش رو میگرفت... داشت عکسش رو نگاه میکرد و گفت بابا امروز باهم رفتیم عکاسی براش وقت بگیرم که اتلیه عکس بگیریم... وحشت کردم ... گفت حداقل مبلغش 200000 تومان ...فعلا بیخیال شدم من و امیرعباس رفته بودیم تک خوری با هم اب هویج بستنی بخوریم دم خونمون طیس امیرعباس در حیاط خونه داره اب بازی میکنه و چرخش رو میشوره و البته بیشتر اب حروم میکنه ... داریم میریم نمایشگاه گل ضضضضضض جناب خان رو گذاشته تاب بخوره بالاخره روز نیمه شعبان امیرعباس رو برای اولین بار بردیم سلمونی خودش رو کشت انقدر گریه کرد ما هم برای تسکین دل...
نویسنده :
مامان سیدامیرعباس چشم تیله ای
16:40